ميدونی؟

اسمون هميشه ابی نيست . هميشه هم صاف نيست . گاهی ابريه گاهی باروني.

خب : اين طبيعتشه. ولی همون موقعهايی هم که داره بارون می باره برو

بشين پای درد دل اسمون ببين چی ميگه؟ چرا داره گريه ميکنه؟

دلتو بده به اسمون و عوضش ازش چند تا ستاره بگير

ميدونی؟

   گاهی اسمون پر ستاره است. ولی يه ستاره ميون اون ستاره ها بزرگترو

قشنگترو درخشانتره.

  اون ستاره ی توئه. من اسمشو گذاشتم ستاره ی تو .

  ميدونی؟  وقتی با ستاره ی تو حرف ميزنم ؛ وقتی بهش خيره ميشم يا

بهش چشمک ميزنم هميشه ازم يه چيزی میپرسه.

    ميگه دوستم داری؟ منم ميگم دوستت دارم.

 ولی ديشب يه سوال ديگه ازم پرسيد. 

  گفت: تو چرا هيچ وقت از من نمی پرسی که دوستت دارم يا نه؟

  منم ازش پرسيدم تو چی دوستم

داری؟                                                 ميدونی چی گفت؟

   گفت: قلبتو بده. گفتم چه جوری؟ گفت: چشماتو ببند يه نفس

عميق بکش و خودت و رها کن .قلبت پرواز ميکنه و خودش مياد پيشم.

    من هم همون کاری رو کردم که ستاره گفت. ستاره قلبمو گرفت و

روش يه چيزی نوشت و بعد پسش داد.

     ميدونی چی نوشته بود ؟

                         نوشته بود:دوستت دارم 

  نوشته ی ستاره ی تو رو قلبم موند هنوزم هست . تا اخر عمر هم ميمونه. 

ميدونی چرا؟

      چون بهم گفت حقيقت هيچ وقت نابود نميشه چون چيزی هست که

بايد وجود داشته باشه. 

   راستی: بيا ايندفعه که دوباره بارون می ياد بريم پشت پنجره و به

درددل اسمون گوش کنيم.

     وقتی شب ميشه بيا دو تايی به ستاره ها نگاه کنيم.

 وقتی می خواهيم بخوابيم بيا با هم به ماه شب بخير بگيم؛ و وقتی صبح

ميشه بيا طلوع خورشيد رو که پر از عشقه با هم نگاه کنيم.

باشه که عاشق بمونيم

تا اخرش......

{ اين شعرو تمام گل سرخ های دنيا تقديم به تو }

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: